کد مطلب:188720 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

تعلیم فقه و شیوه ی صحیح اجتهاد
تعلیم مسایل فقهی و پاسخگویی به پرسش ها در زمینه ی احكام شرعی، یكی از زمینه های مهم زندگی ائمه (ع) به ویژه ی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بوده است.

عصر امام باقر (ع)، آغاز پیدایش فرصتی بود تا حاملان واقعی علوم قرآن، بتوانند به تعلیم شاگردان و ترویج احكام و تحكیم مبانی فقهی بپردازند. البته این زمینه ها در عصر امام صادق (ع) هموارتر گشت و از آن پس دوره ی سختگیری فزونتر حاكمان نسبت به ائمه ادامه یافت و این زجر و شكنجه تداوم داشت تا عصر امامت به غیبت انجامید.

امام باقر (ع) در تصحیح اندیشه ها و زدایش انحراف ها، تنها به مبارزه و رویارویی اكتفا نكرد، بلكه با بیان احكام و گاه تبیین شیوه ی استنباط احكام از قرآن و سنت پیامبر، پایه های فقاهت و اجتهاد صحیح را استحكام بخشید.

روایات فقهی نقل شده از امام باقر (ع)، بیش از آن است كه بتوان در این مجموعه گرد آورد؛ زیرا كمتر بابی از ابواب فقهی را می توان یافت كه در فروع مختلف آن، سخنی از امام باقر (ع) وارد نشده باشد. مجموعه های روایی - فقهی خود گواه این سخن است.

محمد ابوزهره از پژوهشگران اهل سنت در كتاب تفصیلی خویش الامام الصادق در تبیین جایگاه علمی و معنوی امام باقر (ع) می گوید:

امام محمد باقر (ع) وارث پدر خویش در پیشوایی علمی و مقام شریف هدایتگری بود. از این جهت عالمان از شهرها و سرزمین های اسلامی به جانب وی



[ صفحه 108]



رهسپار می شدند. هیچ فردی - از عالمان - به مدینه وارد نمی شد، مگر این كه برای كسب معرفت و دانش به خانه ی امام محمد باقر (ع) مراجعه می كرد.

در میان كسانی كه به خدمت وی می رسیدند، هم چهره های شیعی و هم سنی دیده می شوند و گاه منحرفان افراطگر نیز خود را به وی نزدیك می كردند ولی امام در برابر آنان موضعی قاطع گرفته و ایشان را طرد می كرد.

بسیاری از پیشوایان فقه و حدیث به حضور وی رسیده اند، از آن جمله: سفیان ثوری، سفیان بن عیینه - محدث مكه - و ابوحنیفه - فقیه اهل عراق -.

مرام امام باقر (ع) چنین بود كه هر گاه فردی به حضورش می رسید، حقایق ناب را برای او تبیین می كرد. [1] .

ابوزهره سپس به نقل گفتگویی كه میان امام باقر (ع) و ابوحنیفه در زمینه ی رد قیاس و نقش آن در تحریف دین صورت گرفته، پرداخته است و در پی آن می گوید:

از این گفتگو - كه امام باقر در موضع ارشاد و بازجویی از روش ابوحنیفه قرار گرفته - استفاده می شود كه امام باقر (ع) برای علمای عصر خود، عنوان پیشوایی داشته است؛ زیرا عالمان به حضور وی می رسیده اند و او بر اساس گزارش ها و اطلاعاتی كه از آنان در اختیار داشته به نقد و محاسبه ی ایشان می پرداخته است. چونان رئیسی كه بر نیروهای تحت سرپرستی خود حكم می كند تا بر راه حق گام نهند و آنان نیز با كمال میل و رغبت این ریاست و پیشوایی را پذیرفته باشند. [2] .

دلایل و قراینی كه صحت نظریه ی ابوزهره را در این زمینه تأیید می كند، فراوان است. از آن جمله روایتی را می توان نام برد كه ابوحمزه ی ثمالی نقل كرده است:

ابوحمزه ی ثمالی می گوید: در مسجدالرسول (ص) نشسته بودم كه مردی پیش آمد، سلام كرد و گفت: تو كیستی؟ گفتم: از مردم كوفه ام.

به او گفتم: در جستجوی چه هستی؟

مرد گفت: آیا ابوجعفر محمد بن علی (ع) را می شناسی؟

گفتم: آری می شناسم، به ایشان چه كار داری؟



[ صفحه 109]



مرد گفت: چهل مسأله آماده كرده ام تا از او سؤال كنم. آن چه پاسخ داد، حقش را بگیرم و باطلش را وانهم.

ابوحمزه گوید: به او گفتم: آیا فرق حق و باطل را می دانی و ملاك تشخیص آن را می شناسی!

مرد گفت: آری می شناسم.

گفتم: اگر حق و باطل را می شناسی و ملاك آن را در دست داری، پس چه نیازی به امام باقر (ع) خواهی داشت؟!

مرد گفت: شما كوفیان كم ظرفیت و ناشكیبایید!

در این میان، امام باقر (ع) وارد مسجد شد، در حالی كه جمعی از مردم خراسان و افراد دیگر اطراف او را گرفته، درباره ی مسایل حج از آن حضرت سؤال می كردند. مدتی گذشت تا امام باقر (ع) در جایگاه خود نشست و آن مرد هم نزدیك امام، جایی برای خود جستجو كرد.

ابوحمزه می گوید: من سعی كردم جایی بنشینم كه گفتگوی امام با انبوه اطرافیانش را بشنوم، مردم یكی پس از دیگری مطالب خود را سؤال كردند و پاسخ گرفتند و رفتند، آن گاه امام (ع) رو به جانب آن مرد كرده، پرسیدند، تو كیستی؟

مرد گفت: من قتادة بن دعامه ی بصری هستم.

امام فرمود: تو فقیه اهل بصره هستی؟

مرد گفت: آری.

امام فرمود: وای بر تو، ای قتاده! خداوند بندگان شایسته ای را آفریده است تا حجت بر دیگران باشند، آنان «اوتاد» زمین و بر پا دارنده ی امر الهی و نخبگان علم خدایند و خداوند آنان را قبل از آفرینش دیگر بندگان برگزیده است.

قتاده پس از سكوتی طولانی گفت: به خدا سوگند، من تاكنون، در برابر فقیهان بسیار و نیز پیش روی ابن عباس نشسته ام، ولی آن گونه كه اكنون در برابر شما مضطرب شده ام، در مقابل هیچ كدامشان احساس نگرانی و اضطراب نداشته ام.

امام باقر (ع) فرمود: تو می دانی كجا نشسته ای؟ تو در مقابل خاندانی هستی كه خداوند درباره ی آن فرموده است: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذكر فیها اسمه، یسبح



[ صفحه 110]



له فیها بالغدو و الاصال». [3] و نیز فرموده است: «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذكر الله، و اقام الصلاة و ایتاء الزكاة». [4] .

پس جایگاه تو آن جا است - كه خود می دانی - و ما آن خاندانیم كه خدا توصیف كرده است.

در این هنگام قتاده گفت: به خدا سوگند، راست گفتی، فدایت شوم، آن خانه ها كه خدا اجازه داده است نام و یاد و تسبیح او در آن ها برده شود، نه خانه های ساخته شده از سنگ و خاك است، كه شما خاندانید.

قتاده گفت: پس اكنون بفرمایید كه پنیر چه حكمی دارد؟!

امام باقر (ع) لبخندی زد و فرمود: آیا آن همه پرسش تو به همین سؤال خلاصه شده است!

قتاده گفت: همه را اكنون فراموش كرده و بیاد نمی آورم!

امام فرمود: اشكالی ندارد. [5] .

سپس قتاده به پرسش ادامه داد، و امام (ع) پاسخ هایی مستدل در جواب وی ارائه داد.



[ صفحه 113]




[1] الامام الصادق، حياته و عصره - آراؤه و فقهه 22.

[2] همان، 24.

[3] نور / 36.

[4] همان / 37.

[5] اصول كافي 6 / 256؛ بحار 46 / 358؛ الانوار البهية 118؛ اعيان الشيعة 1 / 652.